تحقيق گزارشات ارزش سرمایه انسانی
متشکل از 35 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
گزارشات ارزش سرمایه انسانی
من معتقدم مسیرهای حال حاضر ما در درک سازمان ها منحرف شده است. (مارگرت دیت لی)
تا اینجا شما چگونگی اندازه گیری ارزش سرمایه انسانی را در سه سطح مشاهده نموده اید، از سطح موسسه یا شرکت که از طریق فرآیندهای واحدها وظیفه ای تجاری بطور روبه پائین در جهت فعالیت های اداراه منابع انسانی ، هدف گیری می کند.
شما دیده اید که چگونه مدیریت سرمایه انسانی فرآیندهای وظیفه ای را به دنبال دستیابی به هدف موسسه پشتیبانی می کند. اکنون دسته بندی و جمع آوری تمامی این اجزا با همدیگر در یک سیستم منسجم، ضروری است، تا آنجا که شما بتوانید مجموعه ها و وابستگی های متقابل را درک کنید. همانطور که شما احتمال می دهید (گمان می کنید)، این یک بسته پیچیده است که میزانی از تمرکز را می طلبد.
اگرچه یک خط سیر کلی از سرمایه گذاری سرمایه انسانی در جهت ارزش موسسه وجود دارد مسیرهای زیادی هم وجود دارد که تا حدی برای هر وظیفه سازمانی ویژه بخصوص (معین) هستند. همانطور که همراه با هر دارایی، چه مواد خام، تجهیزات، تسهیلات، و یا انرژی، گروه زیادی از پیوندها و محرک ها وجود دارد که در هر موردی متفاوت است.
شکل 1-5 خط سیر عادی را نشان می دهد. درون هر سلول، اقدامات و نتایج قابل اندازه گیری وجود دارد. با شروع از انتهای دیاگرام، نتیجه یک اقدام در استخدام، پرداخت، آموزش یا حفظ استعداد، بر فعالیتها و نتایج واحدهای وظیفه ای وبر اینکه کدام تأمین کننده (معمولا و نه همیشه بخش منابع انسانی) خدمات مدیریت سرمایه انسانی را انجام می دهد، اثر می گذارد.
در عوض، از آنجایی که سازمان ها مجموعه ای از فرآیندها هستند، کار کردن درون یک واحد وظیفه ای بر توانایی وظایف مرتبط در انجام تعهداتشان اثر می گذارد. در حالیکه اهداف بلند مدت بطور عمودی در سرتاسر زمان اداره می شوند. فرآیندها بطور افقی و مورب اداره و برنامه ریزی می شوند. نتایج جمعی (کلیه نتایج) تمام وظایف عمدتا سطح عملکرد شرکت را تعیین می کند. بنابراین یک اقدام مثبت یا منفی در یک وظیفه یا فرآیند، می تواند در سراسر زمان بطور موج گونه منتشر شود و تمامی آن شروع می شود و بستگی دارد به رفتار و استعداد افراد و این قدرت سرمایه انسانی است. من درک می کنم که یک سازمان، زیستن (وجود داشتن) آن به عنوان یک كسب و کار تجاری یا یک موسسه غیر انتفاعی، یک سیستم بسته نیست. در یک موقعیت تجاری، مدیریت می تواند اشتباه کند و همچنان می تواند در رقابت پیشرفت کند اگر رقبا حتی بدتر اشتباه کنند.
این مورد همچنين میتواند مسیر دیگری را برود. به این معنا که عملکرد بسیار خوب همیشه دستیابی به هدف را تضمین نمی کند، زیرا اقدامات دیگر ذی نفعان – غالباً مشتریان – می تواند تغییر کند.
متشکل از 35 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
گزارشات ارزش سرمایه انسانی
من معتقدم مسیرهای حال حاضر ما در درک سازمان ها منحرف شده است. (مارگرت دیت لی)
تا اینجا شما چگونگی اندازه گیری ارزش سرمایه انسانی را در سه سطح مشاهده نموده اید، از سطح موسسه یا شرکت که از طریق فرآیندهای واحدها وظیفه ای تجاری بطور روبه پائین در جهت فعالیت های اداراه منابع انسانی ، هدف گیری می کند.
شما دیده اید که چگونه مدیریت سرمایه انسانی فرآیندهای وظیفه ای را به دنبال دستیابی به هدف موسسه پشتیبانی می کند. اکنون دسته بندی و جمع آوری تمامی این اجزا با همدیگر در یک سیستم منسجم، ضروری است، تا آنجا که شما بتوانید مجموعه ها و وابستگی های متقابل را درک کنید. همانطور که شما احتمال می دهید (گمان می کنید)، این یک بسته پیچیده است که میزانی از تمرکز را می طلبد.
اگرچه یک خط سیر کلی از سرمایه گذاری سرمایه انسانی در جهت ارزش موسسه وجود دارد مسیرهای زیادی هم وجود دارد که تا حدی برای هر وظیفه سازمانی ویژه بخصوص (معین) هستند. همانطور که همراه با هر دارایی، چه مواد خام، تجهیزات، تسهیلات، و یا انرژی، گروه زیادی از پیوندها و محرک ها وجود دارد که در هر موردی متفاوت است.
شکل 1-5 خط سیر عادی را نشان می دهد. درون هر سلول، اقدامات و نتایج قابل اندازه گیری وجود دارد. با شروع از انتهای دیاگرام، نتیجه یک اقدام در استخدام، پرداخت، آموزش یا حفظ استعداد، بر فعالیتها و نتایج واحدهای وظیفه ای وبر اینکه کدام تأمین کننده (معمولا و نه همیشه بخش منابع انسانی) خدمات مدیریت سرمایه انسانی را انجام می دهد، اثر می گذارد.
در عوض، از آنجایی که سازمان ها مجموعه ای از فرآیندها هستند، کار کردن درون یک واحد وظیفه ای بر توانایی وظایف مرتبط در انجام تعهداتشان اثر می گذارد. در حالیکه اهداف بلند مدت بطور عمودی در سرتاسر زمان اداره می شوند. فرآیندها بطور افقی و مورب اداره و برنامه ریزی می شوند. نتایج جمعی (کلیه نتایج) تمام وظایف عمدتا سطح عملکرد شرکت را تعیین می کند. بنابراین یک اقدام مثبت یا منفی در یک وظیفه یا فرآیند، می تواند در سراسر زمان بطور موج گونه منتشر شود و تمامی آن شروع می شود و بستگی دارد به رفتار و استعداد افراد و این قدرت سرمایه انسانی است. من درک می کنم که یک سازمان، زیستن (وجود داشتن) آن به عنوان یک كسب و کار تجاری یا یک موسسه غیر انتفاعی، یک سیستم بسته نیست. در یک موقعیت تجاری، مدیریت می تواند اشتباه کند و همچنان می تواند در رقابت پیشرفت کند اگر رقبا حتی بدتر اشتباه کنند.
این مورد همچنين میتواند مسیر دیگری را برود. به این معنا که عملکرد بسیار خوب همیشه دستیابی به هدف را تضمین نمی کند، زیرا اقدامات دیگر ذی نفعان – غالباً مشتریان – می تواند تغییر کند.
تحقيق گزارشات ارزش سرمایه انسانی
متشکل از 35 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 35 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت