تحقيق آموزش و پرورش در عصر ساسانیان
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
آموزش و پرورش در عصر ساسانیان :
با شکست اردوان پنجم و مرگ او در نبرد روی داده در قرن سوم میلادی در جلگه¬ی هرمزدگان میان او و اردشیر بابکان، سلسله¬ی اشکانی انقراض یافت (پیرنیا، ص2218) و آفتاب دولت ساسانی پدیدار گردید. آفتاب دولتی که بنا به گفتهی کریستنسن مؤلف کتاب «ایران در زمان ساسانیان» عهد بزرگ تمدن ادبی و فلسفی ایران باستان در دوران حکومت پادشاهان این سلسله و بالاخص خسرو اول آغاز می¬گردد .
در آن زمان نیز با توجه به اوضاع طبقاتی به مانند ادوار سابق، تعلیم و تربیت عالیه به تقریب ویژه¬ی خانوادههای نجبا و اشراف بوده است و مردم عادی به واقع بهرهای از آن نداشتند، لیکن به دلایل متعدد نیاز بیشتری به دبیران و کارگزاران دولتی و ماموران مالیاتی احساس می¬گردد و لذا تعلیم و تربیت نسبت به سابق تا حدی گستردهتر می¬گردد و حتا ظاهرا تعداد بسیار معدودی از طبقات غیر اشرافی و متوسط الطبقه نیز از سواد و تعلیم و تربیت مختصری برخوردار بودهاند .
در عصر ساسانی به سبب پیدایش مذاهبی نوین نظیر مانوی و مزدکی و همچنین ظهور و گسترش دین مسیح و بودا و مسائل جدید اقتصادی و سیاسی، بحث درباره¬ی علوم اجتماعی و حکومتی و غیره بیش از پیش معمول گردید و حتا در تواریخ مذکور است که پادشاهانی به سان انوشیروان بدین گونه مسائل اظهار علاقه داشته و در مباحث این چنینی شخصا شرکت می¬جستند .
حکومت ساسانی همچنین با توجه به رسمیت دادن به دین زرتشت و تکیه بر آن به جهت تمرکز قدرت، ضرورت وجود دستگاههای آموزشی دینی را احساس نمود و لذا آموزشگاههای دینی که معمولا در آتشگاهها بودند کثرت پذیرفت و ازدیاد این امکنه کثرت موبدان را نیز سبب گردید.
بدان گونه که از تواریخ بر می¬آید، در زمان ساسانیان سازمانهای تربیتی عبارت بودند از خانواده، مدرسه، و مدارس ویژهی بزرگزادگان که معمولا در نزدیکی قصر شاهی ساخته می¬شدند (الماسی، ص95). مطابق نظر کریستنسن، جوان بعد از گذراندن
مراحل مختلف تعلیمی ¬و تربیتی در سن بیست سالگی مورد امتحان و آزمون دانشمندان و هیربدان قرار می¬گرفت .
غلامی¬ از خدمتگزاران دربار خسرو اول، تفصیل تعلیماتی را که آموخته بود بدین طریق شرح می-دهد:
«... در سن مقرر او را به مدرسه گذاشتهاند و قسمتهای مهم اوستا و زند را مانند یک هیربد در آن¬جا از بر کرده، سپس در تعلیمات متوسطهی ادبیات، تاریخ، فن بیان، هنر اسب سواری، تیراندازی، نیزه بازی و به کار بردن تبرزین را آموخته و موسیقی و سرود و ستاره شناسی را فرا گرفته و در شطرنج و سایر بازیها به حد کمال رسیده است و ...»
همچنان که پیش از این ذکر گردید، عصر ساسانی مقارن است با شیوع و گسترش دین مسیح و همچنین ظهور مکتبهای مانوی و مزدکی و از سوی دگر توسعه و پیشرفت باورهای بودایی و عقاید و افکار چینی، که نقشی اساسی را نیز در ایجاد سازمانهای نوین آموزش در ایران ساسانی ایفا نمودند و لذا آموزشگاهها هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت توسعه یافتند و بسط پیدا نمودند. بارزترین نمونه¬ی آن دو مدرسه¬ی مشهور ایرانی یکی در «رها» و دیگری در «نصیبین» بود
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
آموزش و پرورش در عصر ساسانیان :
با شکست اردوان پنجم و مرگ او در نبرد روی داده در قرن سوم میلادی در جلگه¬ی هرمزدگان میان او و اردشیر بابکان، سلسله¬ی اشکانی انقراض یافت (پیرنیا، ص2218) و آفتاب دولت ساسانی پدیدار گردید. آفتاب دولتی که بنا به گفتهی کریستنسن مؤلف کتاب «ایران در زمان ساسانیان» عهد بزرگ تمدن ادبی و فلسفی ایران باستان در دوران حکومت پادشاهان این سلسله و بالاخص خسرو اول آغاز می¬گردد .
در آن زمان نیز با توجه به اوضاع طبقاتی به مانند ادوار سابق، تعلیم و تربیت عالیه به تقریب ویژه¬ی خانوادههای نجبا و اشراف بوده است و مردم عادی به واقع بهرهای از آن نداشتند، لیکن به دلایل متعدد نیاز بیشتری به دبیران و کارگزاران دولتی و ماموران مالیاتی احساس می¬گردد و لذا تعلیم و تربیت نسبت به سابق تا حدی گستردهتر می¬گردد و حتا ظاهرا تعداد بسیار معدودی از طبقات غیر اشرافی و متوسط الطبقه نیز از سواد و تعلیم و تربیت مختصری برخوردار بودهاند .
در عصر ساسانی به سبب پیدایش مذاهبی نوین نظیر مانوی و مزدکی و همچنین ظهور و گسترش دین مسیح و بودا و مسائل جدید اقتصادی و سیاسی، بحث درباره¬ی علوم اجتماعی و حکومتی و غیره بیش از پیش معمول گردید و حتا در تواریخ مذکور است که پادشاهانی به سان انوشیروان بدین گونه مسائل اظهار علاقه داشته و در مباحث این چنینی شخصا شرکت می¬جستند .
حکومت ساسانی همچنین با توجه به رسمیت دادن به دین زرتشت و تکیه بر آن به جهت تمرکز قدرت، ضرورت وجود دستگاههای آموزشی دینی را احساس نمود و لذا آموزشگاههای دینی که معمولا در آتشگاهها بودند کثرت پذیرفت و ازدیاد این امکنه کثرت موبدان را نیز سبب گردید.
بدان گونه که از تواریخ بر می¬آید، در زمان ساسانیان سازمانهای تربیتی عبارت بودند از خانواده، مدرسه، و مدارس ویژهی بزرگزادگان که معمولا در نزدیکی قصر شاهی ساخته می¬شدند (الماسی، ص95). مطابق نظر کریستنسن، جوان بعد از گذراندن
مراحل مختلف تعلیمی ¬و تربیتی در سن بیست سالگی مورد امتحان و آزمون دانشمندان و هیربدان قرار می¬گرفت .
غلامی¬ از خدمتگزاران دربار خسرو اول، تفصیل تعلیماتی را که آموخته بود بدین طریق شرح می-دهد:
«... در سن مقرر او را به مدرسه گذاشتهاند و قسمتهای مهم اوستا و زند را مانند یک هیربد در آن¬جا از بر کرده، سپس در تعلیمات متوسطهی ادبیات، تاریخ، فن بیان، هنر اسب سواری، تیراندازی، نیزه بازی و به کار بردن تبرزین را آموخته و موسیقی و سرود و ستاره شناسی را فرا گرفته و در شطرنج و سایر بازیها به حد کمال رسیده است و ...»
همچنان که پیش از این ذکر گردید، عصر ساسانی مقارن است با شیوع و گسترش دین مسیح و همچنین ظهور مکتبهای مانوی و مزدکی و از سوی دگر توسعه و پیشرفت باورهای بودایی و عقاید و افکار چینی، که نقشی اساسی را نیز در ایجاد سازمانهای نوین آموزش در ایران ساسانی ایفا نمودند و لذا آموزشگاهها هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت توسعه یافتند و بسط پیدا نمودند. بارزترین نمونه¬ی آن دو مدرسه¬ی مشهور ایرانی یکی در «رها» و دیگری در «نصیبین» بود
تحقيق آموزش و پرورش در عصر ساسانیان
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت